ریسایکل بین - اخبار 90 چتفور // نقد سیاسی چتفور

نیامد

ارسال شده در 89/5/8:: 12:31 عصر توسط آمپول هوایی نژاد

امروز هم خبری از آمدنت نمی شود ...

می دانم.........

هم چنان صبر خواهم کرد........

کلمات کلیدی :

» نظر

بای چتفور

ارسال شده در 89/4/17:: 10:45 عصر توسط آمپول هوایی نژاد

سلام.

امشب سخنرانی داشتم نرفتم...

پدر چت بسوزه...

ما هم کم کمک داریم از چت میریم...

از چتفور مخصوصا ...

شاید رفتم مجردی برا خودم بگردم... تو اعماق دلم....کسی هم خواست بیاد از طریق قلبش یه اسمس به مهتاب بزنه...اونوقت هماهنگ میکنیم و میریم مریخ...

مریخ تنهایی حال نمیده بچه ها...

کلوچه. رها. بهار5. پارسی. نخودک. مونا. سعیدووشو.میلاد تیکه.میلادراهنما.محمد داداش نخود.ایتال.سزار.یا حبیبی.

دیگه یادم نمیاد... هر کی از قلم افتاد میبخشین...

باید رفت..

باید زود تر رفت تا به حقیقت پیوست...

من به خاطر مجاز(نت.چت.) با خانواده ام درگیر شده بودم.الحمدلله برطرف شد... خدا رو شکر فهمیدم که خبری نیست

به خاطر نت داشتم با بهترین رفقایم بهم میزدم..

به خاطر نت داشتم از خود حقیقیم دور میشدم.

خدا شاهده ما عاشق نشدیم تو نت....ولی اعتراف میکنم که خر شدیم...

خر به معنای بزرگی بگیرین شما... واقعا بزرگ شدیم تو نت و عاقل داریم میشیم کم کمک...

وقتی میبینم خواهر چتفوری که هنوز تازه وارد دنیای مجاز شده و میخواهد هدفش را در نت بیابد و در دنیای مجاز سیر کند من چطور میتوانم ساکت بمانم؟

باید بگویم آنچه را که او در آینده خواهد دید...

هر چند این طبیعت انسان است که می خواهد خود تجربه گر باشد...

...........

گاهی می نویسم تا بگویم که به دوستی هایم وفا دار هستم....

........

دیگر نیازی نیست تا بر سر سلام کردن و جواب سلام دادن دعوا کینم.... هر چند که خیلی نامردی شد...

دوستان من !! هیچ گاه حقیقت را فدای مجاز نکنید... اینترنت مجاز است و خانواده حقیقت...

شکایت داری؟ بیا با من درد دل کن. بیا محکم بر گوش من بنواز و آب دهانی بینداز بر رخ زرد من تا گرد دروغ از صورت من پاک شود...

داداشم. آبجی گلم... خواهرم. برادرم. مادرم. پدرم... هر عنوانی که هست...

خواستم در قالب طنز بفهمانم که دنیا این نیست و این نیستی دنیایی دارد بسی عجیب...

شکر که خواهر گلم از استان فارس گوشزد کرد و به خود آمدم...

فرمودند که نمی دانم چرا همه به من دروغ میگویند... در صورتی که من کم به مردم دروغ میگویم.

حاشا که ایشان تعارفی زده باشد...

او هم بی مهری هایی را دیده است در نت و مجاز ... وباید زود تر متوجه میشدند که دنیا محل گذر است و چت هم ایضا...

از همه شما التماس دعا دارم...

دوست دارم کسانی که مرا گناهکار می نامند از من راضی باشند تا خد اهم از انها راضی باشد...

تا بعد خدانگهدار

کلمات کلیدی :

» نظر

با زبون چی؟چتفوری؟

ارسال شده در 89/4/14:: 3:10 صبح توسط آمپول هوایی نژاد

سلام...

یه سلام مخصوص به حمایت کننده ی ما از لحاظ روحی روانی....

السلام علیک یا برت... اجرک الله فی مصائب الاخراجیون فی چتفور المبارک///

أنا بد بختٌ الذی قد الجأ بالچتفور بالامنیته و الارامشه...

و قد أری أختی التی قهر مننا... و ایضا به جهنم...

نحن مشغولون بالمنت کشی حین وفاتی أو أریها فی القبر....

یا أیها الچتفوریون...

لیس البر أن ایگنوری و آنهم کذایی بالجنرال...

سیز فکر الیبسیز که که بنده منت کشی الیرم؟؟؟ یوخ قارداش.. زرشک...بو دنیادان هچکس خیر گؤرمویوبده...

‏ای دونت ایبل تو برسونم مای منظور....

حالم خرابه میبخشین.......

مثل تموم عالم حال منم خرابه خرابه خرابه.. لا لا لا لای.. مثل تموم بختا بخت منم رو ابه رو ابه.. لالالالالالای . حالی برام نمونده برت جان...... دنیای من سرابه..........

کلمات کلیدی :

» نظر

لونا در چتفور

ارسال شده در 89/3/16:: 1:59 صبح توسط آمپول هوایی نژاد

سلام......

یه بازدید کننده فعال داریم که اونم خانوم مدیره لوناست...خدا خیرشون بده..................

ساعت 1:53 دقیقه از سایت چتفورنیوز بازدید کردند...

امروز دوشنبه 16 خرداد ....ساعت 1:57 دقیقه بامداد

کلمات کلیدی :

» نظر

پایان چتفور؟

ارسال شده در 89/3/12:: 3:10 صبح توسط آمپول هوایی نژاد

www.chat4i.com

سلام.

آب / نان / چتفور

کار / بار / چتفور

زن / من / چتفور

لیلی / خیلی / چتفور

نگاه / پگاه / چتفور

شمع / دمع (اشک) / چتفور

......................................................

داستان پایان غم انگیز چتفور... بیایید با هم خودمان را در گورستان خاطره های سایت های فیلتر شده دفن کنیم...

گر نبودش با من هیچ میلی؟ چرا ظرف مرا بشکسته لیلی؟

کسی طاقت دوری چتفورو نداره....

اگه چتفور بسته بشه چی کار مکینین؟؟؟؟ من که ازدواج شما چطور؟؟؟

کلمات کلیدی :

» نظر

چتفور فیلتر شد؟؟؟؟؟؟؟

ارسال شده در 89/3/9:: 11:17 صبح توسط آمپول هوایی نژاد

سلام

چتفور فیلتر شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چتفور بسته شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حمید من چند بار تذکر دادم بهت که پولشونو زود به زود بدی چرا ندادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شماره حسابشونو بده من بریزم به حساب !!!!!!!!! ههههههههههههه

کلمات کلیدی :

» نظر

درد دل چتفوری

ارسال شده در 89/3/1:: 7:40 صبح توسط آمپول هوایی نژاد

سلام....

توبه کردم که دگر می نخورم.....

به جز امشب و فردا شب و شب های دگر....

توبه کردم که دگر در محیط چتفور عاشق نشوم/ توبه کردم که دگر سلامی به کسی ندهم/ توبه کردم که دگر در محیط مجازی نخندم.../ توبه کردم که دگر سر به سر عزیزان نذارم تا دگر مرا ا خ ر ا ج ن ک ن ن / توبه کردم که عاشق مدیران نشوم/ توبه کردم که دگر روی دوستی دوستان حساب نکنم/ دگر ناخنک به بخت مردم نزنم/ دگر عاشق هدایت به راه راست نباشم چرا که خود منحرف شدم/توبه کردم که دگر با زیر 25 ساله ها حرف نزنم.../ توبه کردم که دگر توبه نکنم...

زجر جدایی در محیط مجازی رنج اور است...

سزار عاشق هم که باشی در مقام عمل کم خواهی آورد...

همیشه منوال به همین صورت بوده است که شخصی عاشق شود و دنیا یا صورت خوش به او نشان دهد و یا او را طرد کند.

><><><><><><><><><><<<>>><><><><><><><><

خواستم مانند بیشتر کسانی که با نیت خیر خواهی وارد محیط مجازی میشوند تا انتقال تجربه بدهند، نقش کلیدی داشته باشم.ولی نمیدانستم که این باتلاق بی ظرفیتی عجب عالمی دارد...

فقط سلام کردن را یاد گرفتم و بای دادن...

البته اگه همه ی بچه های خانواده چتفور ، مانند من از خانم اتوسا، سلام کردن را یاد بگیرند، شاید از عذاب وجدان کمتری برخوردار شوند. چرا که حداقل با این همه سرمایه وقت، چیزکی بدست آورده اند. از همین جا از خانم اتوسا تشکر میکنم.

..........................................................................

آمپول هم که باشی با هم هی کلفتیت، عاشق انتی بایاتیک میشوی...یا همون انتی بیوتیک

مهم اینه که بدونی غیر قابل پیش بینی هستی...

شخصی میگفت: در محیط مجازی وارد بشوی مرحله اول بعد از اشنایی دادن شماره تلفن است

گفتم خب، شاید عزیزی از راه تک زنگ، به دوستش خبر میده که بیاد اتاق بحث...

گفت : اشتباه همین جاست: وقتی شماره دارد یعنی پیامک هم می زند... حرف هم میزند... قرار خارج از چتفور هم میگذارد... ملاقات هم صورت میگیرد و اخر هم میبیند که دو کرانچی کنار همدیگر نشسته اند...

اصطلاح کرانچی را از خانم لاو2 یاد گرفتم. نمیدونم منظورشون حیوان خاصی بوده یا نه.. انشالله خدا به اوشان هم شفای کامل عنایت بفرماید...

اگر دستی دراین اوضاع داشته باشید با نیشخندی همراه من میشوید...

البته صد امان از تجربه...

الان ساعت 7:40 دقیقه صبح اول خرداد 1389 خورشیدی است.

حاضران اتاق ( General )

هومن, پرنده, فهد, سالارحسین,
?نسرین?, آریایی, بادسرد, هرگل, ندا????, مادبووی, اتوساا, ماهان????, آمپول,
زجرجدایی

بیخیال ... خودمم سر صبحی نمیدونم چی میگم...

قراره از نقد دشخصیت مدیران سایت تا فلسفه تاریخی شکلک ها مانند رحیم(خنده ای که به هر دو طرف بدن روی اسمان قرار میگیرد... ههههههه) بررسی بشود

فعلا اول راهیم ...

منتظر باشید

یا حق

کلمات کلیدی : درد دل چتفوری

» نظر