درد دل چتفوری

سلام....

توبه کردم که دگر می نخورم..... 

به جز امشب و فردا شب و شب های دگر....

توبه کردم که دگر در محیط چتفور عاشق نشوم/ توبه کردم که دگر سلامی به کسی ندهم/ توبه کردم که دگر در محیط مجازی نخندم.../ توبه کردم که دگر سر به سر عزیزان نذارم تا دگر مرا ا خ ر ا ج ن ک ن ن / توبه کردم که عاشق مدیران نشوم/ توبه کردم که دگر روی دوستی دوستان حساب نکنم/ دگر ناخنک به بخت مردم نزنم/ دگر عاشق هدایت به راه راست نباشم چرا که خود منحرف شدم/توبه کردم که دگر با زیر 25 ساله ها حرف نزنم.../ توبه کردم که دگر توبه نکنم...


زجر جدایی در محیط مجازی رنج اور است...
سزار عاشق هم که باشی در مقام عمل کم خواهی آورد...

 همیشه منوال به همین صورت بوده است که شخصی عاشق شود و دنیا یا صورت خوش به او نشان دهد و یا او را طرد کند.
><><><><><><><><><><<<>>><><><><><><><><

خواستم مانند  بیشتر کسانی که با نیت خیر خواهی وارد محیط مجازی میشوند تا انتقال تجربه بدهند، نقش کلیدی داشته باشم.ولی نمیدانستم که این باتلاق بی ظرفیتی عجب عالمی دارد...

فقط سلام کردن را یاد گرفتم و بای دادن...

البته اگه همه ی بچه های خانواده چتفور ، مانند من از خانم اتوسا،  سلام کردن را یاد بگیرند، شاید از عذاب وجدان کمتری برخوردار شوند. چرا که حداقل با این همه سرمایه وقت، چیزکی بدست آورده اند. از همین جا از خانم اتوسا تشکر میکنم.

..........................................................................
آمپول هم که باشی با هم هی کلفتیت، عاشق انتی بایاتیک میشوی...یا همون انتی بیوتیک
مهم اینه که بدونی غیر قابل پیش بینی هستی...
شخصی میگفت: در محیط مجازی وارد بشوی مرحله اول بعد از اشنایی دادن شماره تلفن است
گفتم خب، شاید عزیزی از راه تک زنگ، به دوستش خبر میده که بیاد اتاق بحث...
گفت : اشتباه همین جاست: وقتی شماره دارد یعنی پیامک هم می زند... حرف هم میزند... قرار خارج از چتفور هم میگذارد... ملاقات هم صورت میگیرد و اخر هم میبیند که دو کرانچی کنار همدیگر نشسته اند...

اصطلاح کرانچی را از خانم لاو2 یاد گرفتم. نمیدونم منظورشون حیوان خاصی بوده یا نه.. انشالله خدا به اوشان هم شفای کامل عنایت بفرماید...

اگر دستی دراین اوضاع داشته باشید با نیشخندی همراه من میشوید...
البته صد امان از تجربه...

الان ساعت 7:40 دقیقه صبح اول خرداد 1389 خورشیدی است. 
حاضران اتاق ( General )

هومن, پرنده, فهد, سالارحسین,
?نسرین?, آریایی, بادسرد, هرگل, ندا????, مادبووی, اتوساا, ماهان????, آمپول,
زجرجدایی


بیخیال ... خودمم سر صبحی نمیدونم چی میگم...
قراره از نقد دشخصیت مدیران سایت تا فلسفه تاریخی شکلک ها مانند رحیم(خنده ای که به هر دو طرف بدن روی اسمان قرار میگیرد... ههههههه) بررسی بشود
فعلا اول راهیم ...
منتظر باشید
یا حق


» بدون نظر